آموزش زبان فارسی

ادبیات ُآموزش ونکات ادبی

آموزش زبان فارسی

ادبیات ُآموزش ونکات ادبی

حماسه ی گیل گمش

  قدیمی‌ترین حماسه‌ای که امروز در دست است حماسه سومری گیل گمش است که تاریخ آن به حدود سه هزار سال قبل از میلاد می رسد این حماسه که به شعر است بر الواح شکسته ای از کتابخانه ی آشوربانی پال قرن 7 ق.م پیدا شد نوشته شده بود. در یکی از الواح داستانی شبیه به داستان نوح آمده است. گیل گمش پادشاه جبّار و ستمگرِ شهر اروگ (اوروک )دو سوم وجودش جنبه ی خدایی دارد؛ و تنها یک سوم آدمی زاد است. مردم از ستم او به خدایان شِکوه می برند، خدایان نیز برای شکست او "اِنکیدو" نیرومند و وحشی را بیافریدند. در نزاع بین گیل گمش و انکیدو که درمی گیرد مادر گیل گمش به انکیدو می گوید: تو فرزند منی، من تو را هم زاده ام و گیل گمش برادر توست آن دو باهم دوست می شوند و گیل گمش نیکوکار می گردد و پس از آن به سفرهای مخاطره آمیز می رود. به نزد خون بابا نگهبان جنگل می روند و او را می کشند. شجاعت گیل گمش باعث می شود که ایشتر خدا بانوی آشوری، که الهه عشق آشورهاست، عاشق او می شود اما گیل گمش به عشق او اعتنا نمی کند و او خشمگین شده و خدایان عصبانی حکم مرگ انکیدو را تصویب می کنند. انکیدو به خوابِ مرگ فرو می رود و بیمار می شود و سپس می میرد. گیل گمش با مرگ انکیدو می پندارد که خود مرده است و سر آن دارد که راز مرگ را دریابد از این رو به نزد جدش اوتنه پیششم می رود و راز مرگ و زندگی را از او می پرسد. او تنه پیشتیم عمر جاودان دارد و گیل گمش را به گیاه حیات که در قعر دریاست و خاصیت جاودانگی دارد راهنمایی می کند، گیل گمش گیاه را می یابد و چون به شست وشوی خود می پردازد؛ تا پس از آن گیاه را بخورد؛ ماری آن را می رباید و می خورد و جاودان می شود. گیل گمش غمزده و مایوس به این نتیجه می رسد حال که نمی تواند جسم را جاودانه کند پس باید روح را جاودانه ساخت از این رو به دنبال نام نیک می رود.( گیل گمش را احمد شاملوبه فارسی ترجمه کرده است).

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد